سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ضرورت گفتگوی عالمانه و همدلانه در مسائل مورد نیاز جامعه

حجت الاسلام ابوطالبی در کانال ایتا (به نام «سیاست و دیانت» نوشته‌اند:

«اشتباه آقای #رسول_جعفریان در نقد عملکرد علما در جنگ دوم روس‌ها:

آقای جعفریان در توییت خود نوشته‌اند:

"در جنگ دوم ایران و روس، عده‌ای از خوانین و رعایای بلاد از دست رفته در جنگ اول، با ندای وا اسلاما، به تحریک علما و فتحعلی‌شاه پرداختند. عباس‌میرزا که می‌دانست روس‌ها بعد از شکست ناپلئون چه قدرتی به هم زده‌اند، مخالف جنگ بود. فتحعلی‌شاه وارد جنگ شد و بخش دیگری از ایران هم از دست رفت."

در حالی که #قائم_مقام_فراهانی می‌نویسد:

"بر هر که #اندک‌_انصاف دهد و #اطلاع یابد، ظاهر خواهد بود که ابتدا #بدعهدی و عهدشکنی از عساکر روس بود که بنای تجاوز را گذاشتند و خلاف شرط عهدنامه‌ی پادشاهان را به عمل آوردند ... دولت ایران به حکم #ضرورت در مقام #احقاق_حق خود برآمدند."

جناب آقای #جعفریان باید مجدد تاریخ را دقیق بخوانند و #محققانه و #منصفانه اظهار نظر نمایند نه #عوامانه و #مغرضانه؛ زیرا:

1. براساس نامه #عباس_میرزا و #قائم_مقام_فراهانی و نقل لسان الملک سپهر، رضاقلی هدایت، میرزا صادق وقایع نگار، گرنت واتسون، ژنرال باتوف، جیمس بیلى فریزر و ... #عباس_میرزا نه تنها با جنگ مخالف نبود بلکه اطرافیان او علما را ترغیب کردند و عباس‌میرزا همواره در تدارک سپاه قوی و جبران شکست جنگ اول بود. البته علما هم قبل از صدور فتوا آمادگی نظامی دربار را استعلام کردند.

2. طبق نامه #قائم_مقام_فراهانی و سایر اسناد، تجاوزات متعدد روس‌ها بعد از عهدنامه گلستان به مناطق مرزی ایران و #اشغال مناطق جدید و تعرض به #نوامیس_مردم و بعد از مذاکرات و بدعهدی‌های متعدد روس‌ها اقدام به جهاد دفاعی شد.

3. برخلاف پیش‌بینی مخالفین جنگ مثل #ایلچی #فراماسون و #انگلوفیل و #معتمدالدوله و تصور غلط جناب #جعفریان، تشخیص #علما و دربار از امکان موفقیت در جنگ کاملا درست بود؛ زیرا حضور پرشور مردم در همان ماه اول موجب #آزادی_مناطق_اشغالی در جنگ اول شد و اتفاقا زمانی که عباس‌میرزا و شاه بجای تصرف قلعه شوشی، از طریق #مذاکره با روس‌ها خواهان تسلیم قلعه شدند، #وعده‌های_دروغ و تأخیری روس‌ها زمینه شکست ایران در مراحل بعد را فراهم کرد.

جهت اطلاع تفصیلی از این بحث ر.ک: استاد علی ابوالحسنی (ره)، رفع یک اشتباه یا جعل تاریخی، مجله زمانه، شماره 72، 1387.»

https://eitaa.com/aboutalebi57/326

پانوشت:

بنده درباره صحت و سقم ادعاهای طرفین (آقایان جعفریان و ابوطالبی) اطلاعی ندارم. اما ضرورت گفتگوی مستند و علمی، به وضوح از همین متن فهمیده می‌شود.

کسی که یک‌طرفه بر کرسی نصیحت تکیه زند و خود را موظف به پاسخگویی از اشکالات مطرح‌شده نداند، قبل از همه خود را محروم کرده و البته به فرهنگ عمومی هم آسیب می‌زند.

همه باید برای ترویج #گفتگوی_همدلانه تلاش کنیم؛ چه گوینده‌ی نخستین و چه منتقد، چه #بالایی‌ها و چه #پایینی‌ها.

آرزومندم که در روزهای نزدیک، جلسه #مباحثه_علمی این دو شخصیت علمی درباره همین موضوع برگزار شود.

#تاریخ

#رسول_جعفریان

#مهدی_ابوطالبی

20 آذر 1399


ما و افشاگریها


1. از آقای مهندس #فتاح دو رفتار رسانه‌ای پرسروصدا در چند وقت اخیر دیده‌ام. یکی آنجا که به آقای #دلاوری گفت «چرا باید چنین سؤالی را بپرسید؟» و سپس در برنامه‌ای دیگر عذرخواهی کرد، دومی هم افشاگری اخیر درباره اموال #بنیاد_مستضعفان.

حتی عذرخواهی ایشان نادرست بود؛ زیرا ایشان گفتند «آن شب خیلی خسته بودم و نباید به برنامه می‌آمدم». در حالی که اتفاقا همان حال خستگی، حال حقیقی و پنهانی را آشکار می‌کند:

«عِنْدَ الِامْتِحَانِ یُکْرَمُ الرَّجُلُ أَوْ یُهَانُ؛ انسان در آزمایش‌ها سربلند و سرافکنده می‌شود» (عیون الحکم و المواعظ لیثی، ص 337)

پیشنهاد خاضعانه و برادرانه‌ی بنده خدمت‌شان این است که ریشه‌های این حالت خودحق‌پنداری مطلق را یافته، اصلاح فرمایند، که در این صورت امید خدمات بسیار ارزنده‌ای از ایشان خواهد بود.


2. افشاگری اخیر ایشان از نظر سیاسی-رسانه‌ای #گزینشی بود، نه در راستای شفافیت قانونی، عقلائی و شرعی. حتی اگر آنگونه که خودش گفت «قانون دست بنیاد را بسته» و ناچار از اطلاع‌رسانی به افکار عمومی شده (که اصلا بعید نمی‌دانم)، باز هم روش درست این بود و هست که لیست #تمام_اموال_بنیاد_مستضعفان را با ذکر تمام جزئیات و مستندات و به صورت اسناد رسمی‌شده، اعلام و روی سایت بنیاد بارگذاری کند. البته روشن است که برای استیفای حقوق مردم (خصوصا مستضعفان) دست کم باید موارد زیر ذکر شود:

أ) مبدأ مالکیت بنیاد (یعنی اینکه بنیاد کی و چگونه مالک شده است؟)؛

ب) قیمت کارشناسی به‌روز؛

ج) سود و ضرر شرکت‌های تجاری؛

د) نهادهای تصرف کننده؛

ه) موارد مصرف فعلی اموال؛

و) اقدامات انجام‌گرفته در طول سالیان گذشته برای استیفای حقوق مردم.


3. اگر پس از روش فوق، لازم به انتشار وسیع رسانه‌ای باشد، ایشان می‌تواند علاوه بر برنامه‌های رسمی و حتی تبلیغاتی صدا و سیما، از رسانه‌های آزاد فضای مجازی هم استفاده کند.

روشن است که چنین فرایندی چقدر می‌تواند اعتماد سوخته‌ی مردم به مسئولان (حتی به مسئولان افشاگر) را ترمیم و بازسازی کند و آینده‌ی روشن‌تری را برای ایران و ایرانیان رقم بزند.

ضرورت این اطلاع‌رسانی (حتی بر فرض اینکه دست‌بسته نباشند) با توجه به عبارات زیر از خود آقای فتاح در جلسه معارفه‌شان آشکارتر می‌شود:
«سود فعالیت‌های بنیاد باید معطوف به محرومان و مستضعفان باشد و هیچ چیز پنهان در بنیاد مستضعفان نخواهیم داشت».

4. با این همه، همین افشاگریِ بیمار و بی‌نتیجه، تریبون و صدایی به فریاد ساکت‌شده‌ی مردم داد. اما در این میان اخباری غیر رسمی مطرح شد که برخی از نهادهای بالادستی، خواسته‌اند که آقای فتاح از افشاگری خود عذرخواهی کند. آرزویم نادرستی این خبر است، اما اگر چنین مطالبه‌ای از  ایشان بدون بررسی علنی صحت و سقم ادعاهای‌شان واقعیت داشته باشد، مصداق «باز کردن سگ و بستن سنگ» خواهد بود.


5. البته که نباید از بازی‌های انتخاباتی مسئولان هم غافل شد. لذا نباید افشاگری‌ها را لزوما به معنای عدالت‌خواهی و عذرخواهی‌ها را لزوما به معنای تواضع و مردم‌داری دانست. «باشد اندر پرده بازی‌های پنهان»!


29 مرداد 1399


افضل اعمال در شب های قدر، علم است یا دعا و قرائت قرآن؟

1. علم در ادبیات دینی نور است و نور، مسیر زندگی درست انسان را روشن می‌کند.

گل تقدیم شما الْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ مَنْ یَشَاءُ (مصباح الشریعة، ص 16)

 گل تقدیم شما ... وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعى‏ بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ (تحریم 8)

 

2. چه بسا در اعمال شب‌های قدر، روایت صریحی بر مطلوبیت مذاکره‌ی علم نباشد، اما از آیات و روایات فراوانی استفاده می‌شود که انسان باید با فهم و بصیرت حرکت کند. پس طلب علم، می‌تواند ذکر حقیقی خدا، طلب هدایت به راه شایسته و بایسته و دعای خیر از درگاه خدا باشد که از اعمال قطعی شب‌های قدر است.

 گل تقدیم شما قلْ هذِهِ سَبیلی‏ أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی‏ وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ (یوسف 108)

 گل تقدیم شما عن أمیر المؤمنین (علیه السلام): یَا کُمَیْلُ لَا تَأْخُذْ إِلَّا عَنَّا تَکُنْ مِنَّا یَا کُمَیْلُ مَا مِنْ حَرَکَةٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِیهَا إِلَى مَعْرِفَةٍ (تحف العقول، ص 171)

گل تقدیم شما عن أَمِیر الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام): الْمُتَعَبِّدُ عَلَى غَیْرِ فِقْهٍ کَحِمَارِ الطَّاحُونَةِ یَدُورُ وَ لَا یَبْرَحُ وَ رَکْعَتَانِ مِنْ عَالِمٍ خَیْرٌ مِنْ سَبْعِینَ رَکْعَةً مِنْ جَاهِلٍ لِأَنَّ الْعَالِمَ تَأْتِیهِ الْفِتْنَةُ فَیَخْرُجُ مِنْهَا بِعِلْمِهِ وَ تَأْتِی الْجَاهِلَ فَیَنْسِفُهُ نَسْفاً وَ قَلِیلُ الْعَمَلِ مَعَ کَثِیرِ الْعِلْمِ خَیْرٌ مِنْ کَثِیرِ الْعَمَلِ مَعَ قَلِیلِ الْعِلْمِ وَ الشَّکِّ وَ الشُّبْهَةِ (الإختصاص، ص 245)

گل تقدیم شما عن الإمام الْبَاقِر (علیه السلام): تَذَاکُرُ الْعِلْمِ سَاعَةً خَیْرٌ مِنْ قِیَامِ لَیْلَةٍ (همان)

 

3. قاعده‌ی تربیت چنین است که باید به اندازه‌ی نیاز در میدان عمل، به دنبال علم باشیم و نباید علم ما از عقل ما بیشتر باشد.
این مطلب در روایات نیز آمده و بعضی از علمای ربانی بر آن تأکید کرده‌اند:

گل تقدیم شما عن النبی (صلوات الله علیه و آله): مَنْ عَمِلَ بِمَا یَعْلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلْمَ مَا لَمْ یَعْلَم‏ (الفصول المختارة، ص 107)

بنابراین از دو فرد زیر، اوّلی افضل است:

اول: کسی که دانش کمی دارد، ولی به اندازه‌ی دانشش حرکت می‌کند؛

دوم: کسی که دانش زیادی دارد، ولی به اندازه‌ی دانشی کمتر از آنچه دارد، می‌رود.

 

4. بنابراین شاید بتوان چنین گفت:

برای کسی که نمی‌داند در عالَم چه کاره است و باید چه کاری کند، افضل اعمال، طلب علمی است که دستش را به چراغی تابناک و پایش را به مسیری روشن در زندگی برساند. حتی می‌ارزد اگر کل شب‌های قدرش را حقیقتا در طلب این #زهره‌رخ #ماه‌رو خرج کند.

اما کسی که دست کم اضطرار خود را در پیشگاه مالک حق هستی دریافته است، باید با همین نور، پیش برود و نور بیشتر را از خورشید فیّاضِ علم بخواهد:

گل تقدیم شما فتَعالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضى‏ إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنی‏ عِلْماً (طه 114)


کدام امید؟

22 بهمن سال 97 نوشتم "شاید مهمترین دست‌آورد انقلاب ایران در 40 سالگی، یک‌صدا شدن عدالت‌طلبان و بلندتر و علنی‌تر شدن فریاد و تجمع‌شان باشد."

و نوشتم "این بزرگ‌ترین دست‌آورد انقلاب، بزرگ‌ترین انقلاب لازم در عرصه مدیریت جامعه است. به امید روزی که به ثمر نشیند."

و فقط برای یک نفر نوشتم «شاید»

اما پس از یک سال، مشکلات درونی افراد و جریان‌های موسوم به عدالتخواهی، تردید مرا درباره آینده افزود و امید به اصلاح اساسی را کاست، و «شاید»ها را بیشتر کرد.

اما امید به آینده را در سه جهت ارزیابی می‌کنم:

1. امید به افراد، جریان‌ها و نهادهای موجود در متن جامعه چندان قوی نیست.

2. امید به این دارم که اگر در هر مقطعی، متناسب با امکانات و شرایط‌مان، به وظیفه خود عمل کنیم، خدای حکیم، اثر مطلوب را در زمان مناسب بر آنها بار خواهد کرد.

3. امید به ظهور منجی حقیقی و حقیقت‌نما که تکیه‌گاه همه امیدهاست.

تعارف نداریم

نمی‌توان از دیگران توقع داشت

هر چند باید شاکر بود

و گشایش‌گر حقیقی امور، فقط خداست.

افضلُ اعمالِ امّتی انتظارُ الفرَجِ

24 بهمن 1398

کانال در تلگرام و ایتا: @anbaz1360


مبناشناسی تقریب، مقدم بر آسیب‏‎شناسی مجمع جهانی تقریب

آقای مهدی مسائلی آسیب‌شناسی متینی از مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی منتشر کرده‌اند:

http://mobahesat.ir/21842?unapproved=10344&moderation-hash=d9297a2061dee1ebdf13c50a9e13c14d#comment-10344

در حاشیه آن مطلب:

شاید مهمترین مشکل موافقان و حتی مخالفان وحدت اسلامی، منقح نبودن «مبانی نظری» و «روش‌های عملی» وحدت است. حتی عنوان پرتکرار #وحدت در این مسیر به شدت رهزن می‌نماید. دست کم راه حل برخی از نقدهای مهم آقای مسائلی هم بازنگری عالمانه در همین مبانی و روش‌ها است.

یکی از آثار نگاه‌های ضعیف و رویکردهای غیر علمی این است که جامع و مانع نیستند. در خصوص مسئله تقریب نه دقیقا بحث می‌شود که «چرا هدف، فقط تقریب بین مذاهب اسلامی است (نه بین تمام شرایع و ...)؟» و نه اینکه «چرا از مذاهب اسلامی، فقط وهابیان و تکفیری‌ها از دایره تقریب خارج می‌شوند؟».

بحث و تحقیق آزاد، دقیق و روش‌مند، کمک خواهد کرد که شاهد نهادینه‌شدن رویکردهایی اصلاح‌شده و کارآمد باشیم.