ملاک بودن یا نبودن قضاوت دشمنان درباره ما
مرحوم حرّانی در کتاب شریف تحف العقول، حدیث کوتاهی را از امام حسن عسکری (علیه السلام) نقل میکند که پاسخ برخی از سؤالات امروز ما (خصوصا در عرص? سیاست) است:
حبُّ الْأَبْرَارِ لِلْأَبْرَارِ ثَوَابٌ لِلْأَبْرَارِ
و حُبُّ الْفُجَّارِ لِلْأَبْرَارِ فَضِیلَةٌ لِلْأَبْرَارِ
و بُغْضُ الْفُجَّارِ لِلْأَبْرَارِ زَیْنٌ لِلْأَبْرَارِ
و بُغْضُ الْأَبْرَارِ لِلْفُجَّارِ خِزْیٌ عَلَى الْفُجَّارِ.
1. اگر نیکان، نیکان دیگر را دوست بدارند، به این معنی است که نیکیهایشان به شکل نعمتِ گوارا به سوی آنها باز میگردد.
2. اگر بَدان، نیکان را دوست بدارند، علامت آن است که خوبان، ویژگیهای مثبت برتری از سطح صفات عموم مردم دارند؛ زیرا انسانها از سر فطرت، خوبی و نیکی را دوست دارند.
3. اگر بدان از نیکان بدشان بیاید نه تنها اشکالی ندارد، بلکه زینت نیکان هم حساب میشود؛ زیرا برخی از بدان در اثر بدی کردن، از فطرتشان منحرف میشوند و با دیدن برخی خوبیها ناراحت میشوند.
4. اگر نیکان، بغض بدان را داشته باشند، این بغض، علامتِ بدی و عاملِ خواری بَدان است؛ زیرا فقط انسانهای خوب میتوانند یاوران حقیقی باشند.
پ.ن:
بر اساس این حدیث شریف، نمیتوان به صورت کلی قضاوت کرد که تمجید یا نفرت بَدان از افرادی که با آنها مواجهیم، خوب است یا نه؟ بلکه باید علتِ تمجید و نفرت را ملاحظه کنیم تا به قضاوت برسیم.
اگر این سخن را با وضعیت غیر معصومان بسنجیم، درمییابیم که اگر از طرف دیگران ستایش یا نکوهش شدند، نمیتوان گفت خوبند یا بد؛ بلکه برای قضاوت باید کار و حالتشان ارزیابی شود (البته اگر نیازی به قضاوت باشد).