سختی های زیبا
وقتی دلم هوای زندگی میکند، به یاد «عاشورا» میافتم؛ آنجا که اوج زندگی است. با این حسین و با آن زینب، میتوان زندگی کرد و میشود هم? هستی را با خود همراه کرد.
باورم این است که تمام سختیهای هم? زندگی ما به انداز? ذرهای از مصیبتهای سید الشهدا نیست. اما کدامین نگاهِ خدا، چنان سرمستش کرده که عرضه میدارد:
«هَوَّنَ عَلَیَّ مَا نَزَلَ بِی أَنَّهُ بِعَیْنِ اللَّهِ؛
همه چیز در مقابل دیدگان خدا است، پس آنچه بر من فرود می آید برایم آسان میشود»؟!
زینب کبری چه میبیند و چگونه مینگرد که دم بر میآورد: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا؛ چیزی جز زیبایی ندیدم»؟!
اما ما کم میآوریم.
خودشان باید دستمان را بگیرند.
سلام بر زیبایی بیکران!