آنم آرزوست!
وقتی میبینم برخی از مسئولان اصرار دارند که (برخی از) امور مربوط به وظایف عمومی و علنیشان بدون دلیلی موجه، پنهان و محرمانه بماند، نامهی امیر مؤمنان به مالک اشتر در ذهنم جلوهای دیگر مییابد؛ خصوصا آنجا که میفرماید:
"... أَطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَةَ کُلِّ حِقْد؛
از مردم گره هر کینهای را باز کن!".
چگونه میتوان کینهی مردم را نسبت به مسئولان باز کرد، جز با روشن شدن حکمت رفتار مدیران؟
کسانی که نقد مسئولان را برنمیتابند این عبارت از کلام مولا را چگونه برمیتابند؟
"... ثُمَّ لْیَکُنْ آثَرُهُمْ عِنْدَکَ أَقْوَلَهُمْ بِمُرِّ الْحَقِّ لَکَ وَ أَقَلَّهُمْ مُسَاعَدَةً فِیمَا یَکُونُ مِنْکَ مِمَّا کَرِهَ اللهُ لاَِوْلِیَائِهِ، وَاقِعاً ذَلِکَ مِنْ هَوَاکَ حَیْثُ وَقَعَ؛
مقدمترین و پرنفوذترین مشاورانت نزد تو کسانی باشند که دو ویژگی داشته باشند:
1. حقائق تلخ را با همان تلخیاش به تو بگویند؛
2. اگر تو کاری کنی که خداوند انجام آن را از اولیائش نمیپسندد، تو را همراهی و کمک نکنند (ملاک همراهیشان، رضای خدا باشد، نه کار تو).
باید چنین کنی، خواه موافق میل تو باشد یا نه."
چنین دُرّ نایابی در بین مسئولان و مدیران ما کجاست؟
زین همرهان سست عناصِر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
...
گویاترم ز بلبل، اما ز رَشک عام
مُهر است بر دهانم و افغانم آرزوست
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت مینشود، جُستهایم ما
گفت آنکه یافت مینشود آنم آرزوست
...
پنهان ز دیدهها و همه دیدهها از اوست
آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست
...
بنمای شمس مفخر تبریز رو ز شرق
من هدهدم حضور سلیمانم آرزوست
اللهم عجل لولیک الفرج