مرجع تقلید، به منزله معلم است

چند نکته درباره اجتهاد و تقلید:

1. اجتهاد یعنی آموختن تخصصی زبان قرآن و حدیث و دریافتن وظیفه دینی خود بر اساس آنها. تفقه یعنی فهم روش‌مند و مستقیمِ قرآن و حدیث. نام متخصص فهم وحی، «فقیه» و «مجتهد» است.


2. تقلید در مسائل شرعی، یعنی یاد گرفتن حکم خدا (که در قرآن و حدیث آمده) از فقیه؛ نه پیروی محض از نظر شخصی او.

تقلید، یعنی آموختن؛ آموختن چیزی که خودمان فرصت کافی برای دانستن مستقیم آن نداریم و آموختن از کسی که چنین فرصتی را دارد و حاصل تلاش علمی خود را صادقانه در اختیار ما قرار می‌دهد.


3. تبعیت از آموزه‌های دینی، تأثیر بسیار مهمی در زندگی ابدی انسان دارد؛ بنابراین باید مطمئن شویم که فقیه، سخن دین را به ما می‌گوید. برای رسیدن به این هدف، باید مطمئن باشیم که مرجع تقلید، دست کم دارای دو ویژگی زیر است:

الف) تخصص در فهم زبان قرآن و حدیث؛

ب) صدق و امانت: یعنی دقیقا همان را به دین نسبت می‌دهد که از قرآن و حدیث فهمیده است (ولو با واسطه).


4. همه مراجع تقلید شیعه مدعی‌اند که همه فتاوایشان، حاصل فهم آنها از آیات و احادیث است. البته ممکن است برخی از افراد، در ادعای تخصص یا امانت‌داری در این باره، صادق نباشند؛ اما حتی اگر (بر فرض محال) همه فقها در همه مسائل، مطلبی را بدون تأیید قرآن و اهل بیت ذکر کنند، تقلید از این افراد باطل می‌شود؛ نه اصل تقلید (با معنایی که ذکر شد).


5. همه یا اکثر قریب به اتفاق شیعیان مقلّد، تبعیت از حرف مراجع تقلید را به این دلیل لازم می‌دانند که معتقدند فقها، متخصص فهم سخنان خدا و معصومان و امانت‌دار نقل از آنها هستند. اما حتی اگر فرض (محال) کنیم که همه مقلدان، بدانند مرجع تقلیدشان شرائط مذکور را ندارد، ولی در عین حال دین خود را از او بگیرند، تقلید اینها از او باطل است؛ نه اصل تقلید (با معنایی که ذکر شد).


کانال تلگرامی:

@anbaz1360

@sajjaddinparastiesaaleh