1. شب قدر، شب نزول ملائکه و گشوده شدن درهای آسمان، و اتصال با #عالم_غیب است که سازوکار ارتباط با آن عالم و حقیقت این شب، باید از سوی کسی باشد که با آن عالم آشنا است.
بنابراین نسخه اعمال این شب را باید #اهل_بیت_نبوت تعیین کنند که عالم به این امورند، نه افرادی که راهی به آن عالم و اسرار غیب ندارند.
پیامبر اکرم و ائمه (علیهم السلام) کیفیت ارتباط با خدا و چگونگی ادب حضور در محضر خدای مهربان در این شبها را تعلیم دادهاند و آنچه عالم ربانی شیخ عباس قمی (ره) در مفاتیح ذکر کرده، از همین احادیث است.
البته ممکن است جمعآوری محدث قمی نواقص یا اشکالاتی داشته باشد، اما وقتی به منابع حدیثی نگاه میکنیم، چیزی که از اساس متفاوت با همین فضای مفاتیح الجنان باشد نمییابیم.
2. دعاهایی که از اهل بیت (علیهم السلام) رسیده، سرشار از معارف نابیاند که انسان را سرشار از لطف و محبت خدا و سرمستی و عشق و نشاط و اشک شوق میکند.
3. تقاضای بخشش گناه و نجات از آتش (که در جوشن کبیر صدبار تکرار شده و در دعاهای فراوان دیگر به صورت روزانه در طول عمر آمده)، با توجه به این واقعیت است که خدای حکیم، چه امکانات گستردهای (در درون و بیرون) به ما داده و ما چقدر از آنها استفاده درست میکنیم. اگر تصور دقیقی از این ماجرا داشته باشیم، طبیعی است که #احساس_خاک_بر_سری هم پیدا کنیم. البته این احساس هیچ منافاتی با نشاط عمل ندارد، بلکه وقتی از خدای منان و حکیم و رحیم میخواهیم ما را ببخشد، در واقع میخواهیم ناتوانی ما را خودش جبران کند و دستمان را بگیرد، آن هم با علم و قدرت و رحمت و حکمت بیکرانش.
ضمن اینکه از آموزههای دیگر دین این است که اگر واقعا توبه کردیم، باید مطمئن باشیم که خدا میآمرزد. پس دیگر نباید خیال کنیم احساس خاک بر سری، یک احساس متوقف کننده و ضد نشاط است.
4. در نگاه اولیای الهی، اعمالی چون تفکر و مذاکره علم هم در هر زمانی (البته اگر مسیر زندگی انسان را روشن کند) از مهمترین عبادات است. محدث قمی هم به تبعیت از شیخ صدوق، افضل اعمال شبهای قدر را مذاکره علم میداند. البته برخی از محققان توضیح دادهاند که مراد از #مذاکره_علم در اصطلاح اهل حدیث، حدیثخوانی و حدیثفهمی است، و امتیاز اساسی احادیث اهل بیت (علیهم السلام) این است که مسیر زندگی انسان را روشن و زیبا میکنند.
5. #قدر، در زبان عربی به معنای #اندازه است و شب قدر، طبق روایات، شب تقدیر و تعیین سرنوشت یکسالهی امورات عالم و انسانها است، نه شب قدرت. البته این دو معنا با هم بیرابطه نیستند؛ چرا که اگر تقدیر و سرنوشت بهتری برای انسان رقم بخورد، قدرت حقیقی انسان هم بیشتر میشود. اما در معنای واژهها نباید معنای مورد قبول اهل زبان و کاربردهای آیات قرآن و روایات را کنار بگذاریم و معنای بدون پشتوانه ای ذکر کنیم.
6. ذکر اعمال این شب و دیگر دعاها در کتبی مثل مفاتیح الجنان و اقبال الاعمال و ... به این معنا نیست که همه افراد، همه اعمال را انجام دهند، بلکه افراد به اندازه ظرفیت خودشان از دریای معارف نهفته در دعاها بهره میبرند. بنابراین لازم است هر کسی ضعفها و قوتها و زمینههای خودش را بشناسد تا بتواند ارتباطی سالم و سازنده با خدای حکیم را رقم بزند.
یک مثال جالب نکتهای است که از مرحوم حجت الاسلام شیخ اسماعیل صاحب الزمانی (از علمای ربانی و مجتهدان بهنام شهر ارومیه در سالهای 1273 تا 1354 ه.ش) نقل میکنند. ایشان در شبهای قدر، همان اول شب اعمال را به جا میآورد و پس از مدتی دعا و قرائت قرآن و نماز و عبادت، میخوابید. وقتی میپرسیدند که چرا تمام شب را بیدار نمیمانید، میفرمود: «کیفیت نماز صبح، مهمتر از احیاء و اعمال شب قدر است. اگر کل شب را بیدار بمانم، در نماز صبح، بیحال میشوم».
همچنین باید توجه کنیم که وقتی اهل بیت (علیهم السلام) کارهایی مثل گوش دادن به موسیقی و آواز را مسیری برای نزدیک شدن به خدا و رشد معنوی معرفی نکردهاند، به این سادگی نمیتوان چنین توصیهای کرد. هر چند اینجا بحثهای دیگری هم مطرح است و شاید به صورت استثنائی کسی پیدا شود که مثلا با آهنگ مرغ سحر یا شبانگاهان و ... رشدی پیدا کند، که البته همینجا هم اگر با معنا و موسیقی دعا و قرآن ارتباط خوبی برقرار کنیم، شاید کافی باشد.
7. یکی از مشکلاتی که باعث میشود میل و رغبت چندانی به اعمال عبادی شب قدر و مانند آن نیابیم، این است که آداب دعا و عبادت را رعایت نمیکنیم. به عنوان مثال دو مورد از آداب را عرض میکنم:
مثال اول: در حدیث آمده مثلا سوره عنکبوت یا دعای جوشن کبیر را در شب قدر بخوانید. ما هم خودمان را مکلف میکنیم که مثلا یک ساعت بنشینیم پای دعا و قرآن و تقریبا هیچ چیزی نمیفهمیم. در حالی که:
اولا میتوانیم با یک برنامهریزی و تقدیر درست، در طول سال با معانی این سورهها و دعاها به خوبی آشنا شویم و در شب قدر، آنها را با توجه به معنایشان بخوانیم.
ثانیا حتی اگر در طول سال چنین توفیقی نداشتیم، لازم نیست که شب قدر حتما متن عربی قرآن و دعا را بخوانیم. بلکه میتوانیم (و بلکه اصولا باید) یک ترجمه خوب پیدا کنیم و ترجمهشان را بخوانیم و بفهمیم چه میخوانیم.
مثال دوم: حداکثر زمان لازم برای عمل «قرآن به سر گرفتن» حدود 6 دقیقه است (که ایشان هم توضیح خوبی درباره این عمل میدهند و برخی از علمای ربانی هم گفتهاند که علاوه بر احترام به قرآن، نمادی از نفوذ معارف قرآن در ذهن ما است، با همراهی در ذیل شفاعت و معارف انسانساز اهل بیت نبوت علیهم السلام). اما معمولا در مراسمات عمومی، مجری برنامه وقتی به بعضی از معصومین میرسد، شروع میکند به مرثیه و روضهخوانی و نیم ساعت یا بیشتر وقت میگیرد.
از طرفی دیگر خیلی از افراد تصور میکنند در زمان روضهخوانی نباید قرآن را از روی سرشان بردارند و دستشان خسته میشود و گردنش درد میگیرد.
در حالی که:
اولا میتوان ابتدا این عمل را به جا آورد و بعدا روضه و توسل داشت؛
و ثانیا هیچ لزومی ندارد در کل این زمان قرآن را روی سر نگه داشت.
همانطور که لزومی ندارد وقتی ذکر امام زمان (بالحجة) میشود، سر پا بایستیم. بلکه فقط در صورتی که یکی از اسماء آن حضرت (قائم) ذکر شود، مستحب است سر پا شویم. البته اگر کسی به علت ذکر اسامی دیگر آن حضرت بایستد، اشکالی ندارد.
خلاصه کلام اینکه اگر کسی دینشناس باشد (یعنی هم از نظر علمی و هم عملی، روش فهم قرآن و حدیث را بشناسد، مثل مرحوم محدث قمی) متوجه میشود که اعمال ذکر شده در مفاتیح، از بهترین راهها است که سرنوشت خوبی را برای خود رقم بزنیم.
خدایا ما را در سالهای بعد هم مهمان فیض شبهای قدر بفرما!