• وبلاگ : انباز
  • يادداشت : مرجع تقليد، به منزله معلم است
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    الان ما اينايي رو که گفتين تقليدا از شما پذيرا باشيم !؟
    در ثاني شما اينارو از قرآن يا روايات درک يا دريافت کردين !؟
    در اين صورت ، با چي !؟ با عقل ؟ فکر ؟ ذکر؟ قلب ؟ يا حس و مثلا جس شنوايي ؟ يا بينايي ؟
    بعبارت ديگه در قرآن و روايات تعقل ، تفکر و يا ... کردين و مثلا ديدين !؟ يا تفقه !؟ کردين !؟ با چي !؟
    حالا اون :"روش" تفقه شما بمونه ! که روش ارسطويي يا منطق قديمه ! جديدش يا منطق رياضي هم باشه فرقي نمي کنه ! مگه اينکه روشتون رو بگيد روش دين يا اسلامه !
    و ، بله و از دين يا اسلام هم براش دليل داشته باشين ! از قرآن و روايات !
    فکر مي کنم پاسخ به اين پرسشها کافي باشه که اين حرفاي شما به کجا بنده !
    پاسخ

    سلام و سپاس1. به زعم نگارنده، اين مطالب، توضيحي عقلائي و عقلاني از مسئله بود که مورد قبول تمام فقهاي شيعه است (دست کم در مقام نظر). بنابراين براي کساني که معتقد به صحت آنها باشند، راهگشا خواهد بود و نه نيازي به تقليد است و نه اساسا مسئله، تقليدي است.2. معتقدم عقل خداداد بشر هرگز هيچ منافاتي با دين نمي يابد تا بخواهم فقط يکي از موارد مذکور شما را برگزينم. 3. اگر مدعايي داشتم که به يکي از حواس ظاهري نياز دارد، مي توانيد با اطلاعات حاصل از همان حس هم اشکال مدعاي مرا تذکر دهيد.4. بر اساس تجربه، معتقدم هيچ کدام از علوم بشري، نه حق مطلق است و نه باطل مطلق. هم? علوم و دانش ها (مانند منطق ارسطويي و جديد) بهره اي از حقانيت دارند و انسان شاکر بايد قدردان و بهره مند از همين اندازه باشد.5. مهم يا اهم، صحت و سقم حرفهاي من است، نه اينکه آنها به کجا بندند.با تشکر مجدد